دهی است از دهستان کسایر بخش حومه شهرستان بجنورد، 24هزارگزی جنوب باختری بجنورد. کوهستانی، معتدل. سکنۀ آن شش تن، شیعۀ فارسی زبان. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان کسایر بخش حومه شهرستان بجنورد، 24هزارگزی جنوب باختری بجنورد. کوهستانی، معتدل. سکنۀ آن شش تن، شیعۀ فارسی زبان. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان کسبایر بخش حومه شهرستان بجنورد در 25هزارگزی باختر بجنورد و 7هزارگزی جنوب شوسۀ بجنوردبه مراوه تپه. کوهستانی و سردسیر است. 438 تن سکنۀ شیعۀ ترک و فارس زبان دارد. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و بنشن است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
دهی است از دهستان کسبایر بخش حومه شهرستان بجنورد در 25هزارگزی باختر بجنورد و 7هزارگزی جنوب شوسۀ بجنوردبه مراوه تپه. کوهستانی و سردسیر است. 438 تن سکنۀ شیعۀ ترک و فارس زبان دارد. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و بنشن است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
ابن عضدالدوله و برادر متوکل علی الله ملک اندلس بن یوسف بن هود جذامی شاعر صوفی مکنی به ابوعلی بود، و با یهود ارتباط میگرفت و به ایشان علم می آموخت. در مرسیه در 633 هجری قمری / 1236 میلادی متولد و در دمشق 697 هجری قمری / 1298 میلادی درگذشت. (زرکلی چ 1 ص 230) ابن علی بن محمد طائی فقیه اهل مرسیه مکنی به ابوبکر مالکی (412-498 هجری قمری). او راست: ’المقنع’ در شرح لمع. (هدیه العارفین ج 1 ص 278)
ابن عضدالدوله و برادر متوکل علی الله ملک اندلس بن یوسف بن هود جذامی شاعر صوفی مکنی به ابوعلی بود، و با یهود ارتباط میگرفت و به ایشان علم می آموخت. در مرسیه در 633 هجری قمری / 1236 میلادی متولد و در دمشق 697 هجری قمری / 1298 میلادی درگذشت. (زرکلی چ 1 ص 230) ابن علی بن محمد طائی فقیه اهل مرسیه مکنی به ابوبکر مالکی (412-498 هجری قمری). او راست: ’المقنع’ در شرح لمع. (هدیه العارفین ج 1 ص 278)
در اصطلاح علم بلاغت، آوردن کلمات را بدنبال یکدیگر بطور زیبا و رسا میباشد. و مثال آن را ’و قیل یا ارض ابلعی مائک و یا سماء اقلعی...’ (قرآن 44/11) آورده اند. (کشاف اصطلاحات الفنون از اتقان)
در اصطلاح علم بلاغت، آوردن کلمات را بدنبال یکدیگر بطور زیبا و رسا میباشد. و مثال آن را ’و قیل یا ارض ابلعی مائک و یا سماء اقلعی...’ (قرآن 44/11) آورده اند. (کشاف اصطلاحات الفنون از اتقان)
شیخ حسن شمسه، او راست: مسرهالعینین به شرح حزب ابی العینین و آن حزب ابراهیم الدسوقی است و شرح به سال 1267 هجری قمری پایان یافته و در اسکندریه 1288 هجری قمری چاپ شده است. (معجم المطبوعات)
شیخ حسن شمسه، او راست: مسرهالعینین به شرح حزب ابی العینین و آن حزب ابراهیم الدسوقی است و شرح به سال 1267 هجری قمری پایان یافته و در اسکندریه 1288 هجری قمری چاپ شده است. (معجم المطبوعات)
نام قریتی است به 28 هزار و پانصدگزی شرق تکزار حکومت سنگ چارک شبرغان از متعلقات ولایت مزارشریف، این نقطه بین خط 66 درجه و 31 دقیقه و 20 ثانیۀ طول شرقی و خط 35 درجه و 56 دقیقه و 6 ثانیۀ عرض شمالی قرار دارد، (از قاموس جغرافیایی افغانستان ج 2)
نام قریتی است به 28 هزار و پانصدگزی شرق تکزار حکومت سنگ چارک شبرغان از متعلقات ولایت مزارشریف، این نقطه بین خط 66 درجه و 31 دقیقه و 20 ثانیۀ طول شرقی و خط 35 درجه و 56 دقیقه و 6 ثانیۀ عرض شمالی قرار دارد، (از قاموس جغرافیایی افغانستان ج 2)
فرزند المستنجد بالله یوسف بن مقتفی خلیفۀ عباسی. در 536 هجری قمری متولد و در 566 هجری قمری پس از مرگ پدرش به تخت نشست و المستضی ٔ بالله لقب گرفت و نه سال و هفت ماه خلافت کرد و در زمان وی حکومت عبیدیان مصر منقرض گشت. و بنام او سکه زدند و کتاب ’النصر علی مصر’ را بدان مناسبت ابن جوزی نگاشت. حسن در 575 هجری قمری درگذشت. (زرکلی چ 1 ص 243 از فوات الوفیات ج 1 ص 137)
فرزند المستنجد بالله یوسف بن مقتفی خلیفۀ عباسی. در 536 هجری قمری متولد و در 566 هجری قمری پس از مرگ پدرش به تخت نشست و المستضی ٔ بالله لقب گرفت و نه سال و هفت ماه خلافت کرد و در زمان وی حکومت عبیدیان مصر منقرض گشت. و بنام او سکه زدند و کتاب ’النصر علی مصر’ را بدان مناسبت ابن جوزی نگاشت. حسن در 575 هجری قمری درگذشت. (زرکلی چ 1 ص 243 از فوات الوفیات ج 1 ص 137)